logo

کامپوزیشن و چند نکته برای عکاسان مبتدی

کامپوزیشن یا ترکیب بندی یکی از مسائل بسیار مهم در زمینه عکاسی است. اگر می خواهید عکس هایی تاثیرگذار بگیرید که مخاطب رو جذب کند پس حتما باید حواس تان به این مورد باشد. خیلی از عکاس ها راجع به قانون یک سوم شنیده اند، اما هیچ وقت عمیق تر به آن نپرداخته اند. خبر خوب این است که شما به آُسانی می توایند اصول ترکیب بندی درست عکس را یاد گرفته و عکس های بهتری بیندازید. البته که موضوعی پیچیده و پر از ریزه کاری است، اما ما در فوتونایتی سعی کرده ایم که تا جایی که می شود  این مطلب را پوشش داده و به زبانی ساده آن را آموزش دهیم.

۱- کامپوزیشن یا ترکیب بندی چیست؟

کامپوزیشن، ساختار بندی یک عکس است، یعنی چطور جای المان های مختلف را در عکس تان تنطیم کنید تا عکس فوق العاده ای از آب در بیاید. اگر به سوژه جالبی برای عکاسی برخوردید – فرقی نمی کند نور یا شرایط چطور باشند- باید به خوبی عکس را ترکیب بندی کنید تا نتیجه مثبتی که انتظار دارید نصیب تان شود.
برای تغییر کامپوزیشن یا ترکیب بندی عکس دست تان باز است. عقب و جلو شوید، چپ و راست بروید، لنزتان را عوض کنید، زوم کنید و در عین حال حواس تان باشد که کدام المان های صحنه را در عکس تان می گنجانید و کدام یک را نه. اگر بتوانید به خوبی از پس این کار بربیایید، به موثرترین نحو ممکن عکس را پیش چشمان بینندگان آن به نمایش خواهید گذاشت.

در واقع کامپوزیشن، مکانیسمی مهم برای انتقال پیام از طریق عکس است.

 

NIKON D7000 + 24mm f/1.4 @ 24mm, ISO 250, 1/200, f/7
ترکیب بندی در این عکس را طوری انجام دادم که خرچنگ بین دو برگ علف قرار بگیرد.

۲- المان های کامپوزیشن

نقاط، خطوط و اشکال، ابتدایی ترین المان‎ های کامپوزیشن هستند. هر چیزی در عکس تان – سوژه، پس زمینه، جزئیات ریزی که اصلا اهمیت ندارند- همگی نقطه، خط و شکل هستند. یک چهره یا یک درخت مسلما سوژه های ساده ای نیستند، اما با این حال شکلی داشته و می توانند به شکل دهی ساختار یک عکس کمک کنند. علاوه بر المان‎ های تک به تک در عکس، پیوند و ارتباط این المان ها با یکدیگر نیزمهم است. اگر چند المان عکس به خوبی تنظیم شده باشند عکس حرفه ای تر از آب در می آید تا اینکه به طور کلی سعی شود همه چیز در جای خوبی قرار گرفته باشد. برای روشن تر شدن این موضوع، نگاهی به عکس های زیر بیندازید.
این عکس ها در کنار هم با یکدیگر مقایسه شده و اجزای تشکیل دهنده آن ها مشخص شده اند.

در اولین عکس می بینید که تنها با کار بر روی خطوط، کامپوزیشن بسیار بالانس و متعادل می باشد و هر دو نیمه فریم به یک میزان توجه را جلب میکند.

عکس بعدی، کامپوزیشنی پویاتر با خطوط مشخص و قطور که در طول تصویر کشیده شده دارد.

عکس آخر از تکه یخی در ساحل که مورد برخورد امواج قرار گرفته، انداخته شده است. در این عکس خطوط و اشکالی که ساختار عکس را تشکیل می دهند مشاهده می کنید.

۳- هدف از ترکیب بندی

راز مهم کامپوزیشن این نیست که یک نوع ساختار بندی یا قالب را برای همه عکس هایتان دنبال کنید (در واقع قانون یک سوم این را پیشنهاد می دهد) بلکه راز مهم این است که خودتان عمدا متناسب با هر عکس ترکیب بندی مناسب را انتخاب کنید.
هدف شخصی مهم ترین بخش کامپوزیشن است. هیچ چیز در عکس نباید تصادفی اتفاق افتاده باشد. همه چیز باید دلیلی داشته باشد. اگر این مسئله را به خاطر داشته باشید و تمام تلاش تان را در جهت آن به کار ببندید، عکس هایتان به لحاظ کیفیت محشر خواهند شد.

تکیب بندی و عکاسی از برج ایفل
در این تصویر با نیت قبلی مجبور بودم چندین دقیقه صبر کنم تا تابش نور برج ایفل که بو صورت ۳۶۰ درجه عمودی میتابد دقیقا رو به من قرار گیرد تا این ذهنیت را ایجاد کنم که نور از بالای برج به صورت خطی به سمت آسمان میتابد. با دیدن برج ایفل تصویری در ذهنم ساختم و هرآنچه لازم بود انجام دادم تا تصویر ذهنیم را به اقعیت تبدیل کنم.

۴- سادگی

هر عکسی که می گیرید، حاوی یک پیام عاطفی است. اصلا برای همین است که عکس گرفته می شود. وقتی می خواهید عکسی بگیرید، یکی از بهترین کارهایی که می توانید انجام دهید این است که آگاهانه در مورد پیام عاطفی ای که می خواهید عکس تان داشته باشد و همین طور در مورد نحوه ی ابراز آن تفکر کنید. این جاست که قدرت سادگی وارد میدان می شود.
سادگی یعنی هیچ چیزی در عکس تان، توجهات را از پیام عاطفی عکس دور نکند. اگر می خواهید حس زیبایی در یک منظره را به مخاطب القا کنید، هرچیزی در عکس که زیبا به نظر نمی رسد را حذف کنید. مثلا سیم های برق، ردپاهای گل یا زباله ای که ممکن است گوشه فریم تان باشد.
در عین حال سادگی به کامپوزیشن هم برمی گردد. چیزهای زیادی را از طریق یک تک عکس به مخاطب نشان نداده و او را مشوش و سردرگم نکنید. مگر اینکه هدف تان این باشد که عکسی شلوغ پلوغ و نشان دهنده هرج و مرج بگیرید. وقتی عکس تان بدون هیچ گونه حواس پرتی روایتگر داستانی که مدنظرتان است  باشد، در قدرتمندترین و با کیفیت ترین حالت ممکن قرار دارد.

NIKON D7000 + 105mm f/2.8 @ 105mm, ISO 1250, 1/100, f/3.5
NIKON D7000 + 105mm f/2.8 @ 105mm, ISO 1250, 1/100, f/3.5

۵- توازن در ترکیب بندی

یکی از مهمترین چیزهایی که در ترکیب بندی به آن توجه میکنم توازن است.

ایجاد توازن کار نسبتا آسانی است. برای شروع، تمام کاری که لازم است انجام دهید این است که از خودتان بپرسید هرکدام از المان های داخل عکس چقدر جلب توجه می کنند. این کار تحت عنوان وزن بصری شناخته می شود. اشیایی که دارای سطوح بالایی از وزن بصری می باشند شامل اشیای روشن، رنگ های اشباع شده، چشم ها، آدم ها، حیوانات و المان  های با کنتراست بالا و غیر معمول می شوند که یعنی درواقع هرچیزی که در دنیای واقعی توجه جلب کند. پس از آن، ببینید که آیا وزن بصری به مساوات در سراسر فریم پخش شده یا اینکه وزن بصری نیمی از عکس، بیشتر از دیگر آن است (از چپ به راست). اگر دو طرف عکس از وزن بصری نسبتا مساوی ای برخوردار می باشند یعنی عکس بالانس است واگرنه که یعنی از بالانس برخوردار نیست؛ توجه داشته باشید در اینجا نمی شود گفت که لزوما عکس با بالانس بهتر است یا بدون بالانس.

دیاگرام توازن بصری در عکاسی

این قضیه مثل الاکلنگ عمل می کند، البته با در نظر گرفتن این نکته که می توانید یک شی سنگین را – که در اینجا سوژه اصلی تان است- با یک شی سبک تر بالانس کنید. البته مادامی که شی سبک تر به لبه عکس نزدیک تر باشد (درست مثل متعادل یا بالانس کردن یک کودک و یک فرد بزرگسال روی الاکلنگ). نگاهی به عکس پایین بیندازید.

در این تصویر سنجاقک وزن بصری بیشتری نسبت به سایه گیاه در سمت راست تصویر دارد. برای همین گیاه در لبه تصویر قرار گرفته است و سنجاقک به مرکز تصویر نزدیکتر است. در نهایت تعادل در این عکس برقرار شده است.

در عکاسی، شما این انتخاب را دارید که هم عکس های دارای بالانس بگیرید، هم بدون بالانس. هیچکدام لزوما بهتر از دیگری نیست. آنچه که اهمیت دارد این است که هرکدام پیامی متفاوت را القا می کنند.

  • عکس های دارای بالانس ملایم، ایستا و آرام هستند.
  • عکس های بدون بالانس دراماتیک، هیجانی و پویا هستند.

اگر دارید از یک دریاچه آرام هنگام طلوع خورشید عکاسی می کنید، شاید بهتر باشد عکس تان بالانس باشد. اما اگر سوژه هایتان پرشورتر و هیجانی تر هستند شاید عکس بدون بالانس بهتر جواب بدهد. در کل همه چیز به پیامی که می خواهید به مخاطب القا کنید بستگی دارد.

این توصیر به صورت زیادی در سمت چپ نامتوازن است که آن را بسیار پویا، ترسناک و رعب انگیر کرده است.

۶- فضای تنفس در ترکیب بندی چیست؟

وقتی نقاط دیدنی متعددی در عکس تان وجود دارد، شاید بهتر باشد که بین شان جایی برای نفس کشیدن بگذارید، یعنی میان شان فاصله بیندازید چرا که در غیر این صورت المان های عکس تان با یکدیگر یا با گوشه های فریم تداخل ایجاد کرده و کامپوزیشن درهم برهم و شلخته ای به دست می دهند.
به صحنه ای فکر کنید که چند پرنده در حال پرواز در آسمان هستند و شما می خواهید همه آن ها را در یک عکس بیندازید. اگر یک پرنده از جلوی دیگری رد شود، آن قطعه از عکس بهم ریخته به نظر می رسد، گویی که کنترل عکاسی را از دست داده اید. از همین رو بهتر است که تمام سوژه هایتان فضای نفس کشیدن داشته باشند

در این تصویر هر سه سوژه فضای مناسبی را در عکس اشغال کرده اند.

همین مسئله در عکاسی از کوه ها هم صدق می کند، وقتی که قله خیلی به بالای فریم عکس تان نزدیک باشد. در این صورت توجهات به طور ناخواسته به قله جلب شده و احتمال دارد حس بی دقتی در عکاسی را القا کند. اینجا هم بهتر است که سوژه ها فضای خود را داشته و چیزی در عکس به صورت حائل یا مانع در برابر آن ها وجود نداشته باشد. این دقت توجه شما کمک می کند تا پیامی قوی و گیرا به مخاطبان تان ارسال کنید.

در این تصویر هم هیچ المان مهمی به حاشیه فریم نزدیک نیست و سوژه اصلی عکس هم ( بز کوهستانی ) فضای آزاد زیادی دارد.

۷- فضای مثبت و منفی در ترکیب بندی

فضای مثبت به هر چیزی در عکس که برجسته بوده و توجه جلب می کند اطلاق می شود. فضای منفی هم نقطه مقابل فضای مثبت بوده و هرچیزی در عکس است که در پس زمینه محو شده و توجه جلب نمی کند. شما می توانید عکس هایی با میزان فضای مثبت زیاد، با میزان فضای منفی زیاد یا مقدار متوسطی از هردو بگیرید. هرکدام از آن ها، پیام های گوناگونی منتقل می کنند.
عکس هایی با فضای منفی نوعی حس تهی بودن، آرامش و کناره گیری دارند. این عکس ها را می توان به نوعی مینیمالیستی به حساب آورد و برای نشان دادن تنهایی و حس های مرتبط با آن از آنها بهره برد. مثل یک تک درخت در کوران برف یا عکس زیر

به علت فضای منفی زیاد در این عکس حسی از تنهایی و عزلت وجود دارد.

عکس هایی با میزان فضای مثبت بیشتر، هیجانی تر، شلوغ تر و پویاتر هستند. این عکس ها حاوی جزئیات زیادی بوده و از معایب آن ها این است که ممکن است شلوغ پلوغ به نظر رسیده و به سادگی یا وضوح پیامی که می خواهید القا کنید آسیب برسانند، از همین رو باید خیلی مراقب باشید.

به عت وجود فضاهای مثبت زیاد در این عکس حسی از شلوغی و فعالیت وجود دارد

این عواطف و احساسات برای کامپوزیشن عکس تان مهم بوده و در شکل دهی پیامی که می خواهید منتقل کنید بسیار کارآمد هستند. اگر توجه ویژه ای در این زمینه به خرج دهید، می توانید با جا به جا شدن یا تنظیم کامپوزیشن تان، نسبت فضای مثبت و منفی را مطابق میل تان تغییر دهید. از آن جایی که هرکدام پیام متفاوتی القا می کنند، بد نیست که حین عکاسی به آن توجه داشته باشید.

۸- الگوها و روابط

در برخی عکس ها، با به خرج دادن اندکی توجه و دقت می توانید عکس هایی بگیرید که به جای یک کامپوزیشن ساده، از الگوها و روابط پیچیده تری برخوردار هستند. مثلا می توانید از یک منظره با گلی نارنجی در خاک و نوری نارنجی در تپه های دوردست عکس برداری کنید یا اینکه از دودهایی که در شب از دهانه آتش فشان خارج می شوند عکاسی کرد و آن را با تصویر کهکشان راه شیری بالای سرش مطابق کنید.
همیشه می توانید بین سوژه هایتان در عکاسی روابطی عمیق تر پیدا کنید. وقتی بین المان ها و سوژه های مختلف عکس روابطی خلاقانه، پراوهام و پرنگاشت ایجاد می کنید، نشان دهنده قصد و غرض عمدی شما و همین طور طبع خلاقانه تان می باشد .

در این تصویر شباهت سنگ ها و تپه با ابرهای بالای سرشان، خطوط ضخیم و دراز این حس را به وجود میاورد که دو نیمه بالا و پایین عکس به هم مرتبط هستند و یک دلیل محکم برای اینکه چنین عکسی گرفته شود ایجاد میکنند.

نتیجه گیری

قرار نیست طوری صحبت کنیم که انگار کامپوزیشن مسئله ی آسانی است. برخی مواقع اصلا غیر ممکن است. حتی حرفه ای ترین عکاس ها هم ممکن است در زمینه کامپوزیشن استاد نباشند، چرا که این از آن چیزهایی نیست که بشود به آسانی در آن خبره شد.
ترکیب بندی بی نقص نقطه پایانی نیست که بتوانید لزوما با استعداد و تلاش به آن برسید. این مسئله به سوژه ای که می خواهید از آن عکاسی کنید، دستکاری المان های مختلف و کیفیت ها و همین طور هدف عاطفی که برای القا کردن در ذهن دارید بستگی دارد. قانون یک سوم شما را به این چیزها نمی رساند و در واقع یک تکنیک ساده برای مبتدی هاست و می تواند یک برداشت سطحی از کامپوزیشن باشد.
از سوی دیگر کامپوزیشن چیزی نیست که با مطالعه یا دیدن ویدئو بتوانید آن را یاد بگیرید، بلکه باید دوربین تان را به دست گرفته و خود، با امتحان کردن به آن برسید.
امیدواریم که نکات گفته شده در این مطلب برایتان نقطه شروعی باشند. کامپوزیشن یکی از اصول بسیار مهم در عکاسی است و اگر درست رعایت شود می تواند عکس هایی خیره کننده به دست بدهد.

  • مفید بودن مطلب
    (5)
  • روانی و سادگی
    (4.5)
  • گرافیک و طراحی
    (4.5)
امتیاز کل
4.7

منتشر شده توسط

ارسال یک نظر